loading...
لباب؛ طلاب کرمان
آخرین ارسال های انجمن
بازدید : 82 نظرات (0)
بسم الله الرحمن الرحیم
معنای لغوی و اصطلاحی شفاعت: شفاعت از ماده«شفع» به معنای جفت در مقابل «وتر»گرفته شده و در حقیقت کسی که متوسل به شفیع می شود خودش را برای رسیدن به هدف کافی نمی داند لذا نیروی خود را با شفیع گره می زند.
بنابراین اگر شخصی بخواهد به کمال و خیر مادی یا ثواب اخروی که اسباب آن را تهیه ندیده برسد و یا بخواهد از خود شرًی یا عقاب مخالفت با تکلیفی را دفع کند در اینجا متوسل به شفاعت می گردد و مورد تاثیر شفاعت هم همین جاست اما نه بطور مطلق بشود شفاعت کرد بلکه باید در این مورد به چند نکته توجه کرد.
1-شخص شفاعت شونده باید تا حد امکان لوازم کمال و خیر را یا دفع شر را فراهم کند تا شفیع بتواند آن لوازم را کامل کند و مورد شفاعت قرار گیرد نه مانند افرادی که اصلا لیاقت رسیدن به کمال یا خیری را ندارند شفاعت شوند مثلا فرد عامی و بی سوادی و بی استعدادی که می خواهد با شفاعت اعلم علماء بشود و یا برده ای که یاغیگری مولا می کند و به هیچ وجه نمی خواهد از مولایش اطاعت کند بوسیله شفاعت مورد عفو مولا قرار گیرد در اینجا اصلا شفاعت راه ندارد و مخالف اصول شفاعت است و اگر در مورد آخرت این گونه شفاعت صورت گیرد مخالف عدل الهی است.
2-نکته ی دوم اینکه


تاثیر شفاعت شفیع نزد حاکم باید تاثیری غیرعقلانی نباشد بلکه باید شفیع چیزی بهانه و واسطه قرار دهد که براستی در حاکم اثر بگذارد و ثواب او و خلاصی او را از عقاب شود و درست نیست که شفیع از مولای خود (حاکم) بخواهد مولا بودن خود را باطل و عبودیت عبد را لغو کند.
3-و نیز از او نمی خواهد که قانون مجازات را به طور عموم برای شخص مورد نظر لغو نماید.
بلکه شفیع بعد ا ز اینکه این سه نکته رامعتبر شمرد به یکی یا سه موردی که می آید شفاعت می کند.
شخص شفیع برای شفاعت:
1-یا به صفاتی از مولای حاکم تمسک می کند که آن صفات اقتضاء داردکه از بنده نافرمانش (که بعضی وقتها نافرمانی کرد) بگذرد مانند بزرگواری و کرم و سخاوت مولا (و ارض عنه بجودک و کرمک)
2-و یا به صفاتی در عبد تمسک بجوید که آن صفات اقتضاء می کند مولا بر او رافت ببرد و صفاتیکه عوامل آموزش و عفو را مانند خواری، مسکین بودن، حقارت، بدحالی و نادانی نسبت به و مولا، به شخص که می خواهد شفاعت کند نسبت می دهد.
3-و یا به صفاتی که در نفس خود شفیع است مانند محبت و علاقه که مولا نسبت به او دارد و قرب و منزلتش و علو مقامش در نزد حاکم(یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله)
پس منطق شفیع این  است که می گوید: من شفیع، از توی مولا نمی خواهم دست از مولا بودن خود و یا عبودیت عبد برداری و نیز نمی خواهم فرمان خودت را باطل کند و یا از قانون مجازات چشم پوشی کنی بلکه می گویم: که ای مولا تو با این عظمت که داری و با این رافت و کرامت از مجازات این شخص چه سودی میبری و از عقاب نکردن او چه ضرری به تو می رسد  و یا می گویم و ای مولا این بنده تو مردی نادان است و این نافرمانی ا ز روی نادانی است و مخالفت و موافقت او اصلا به حساب نمی آید و مثل تو بزرگوار به فرمانبری او اعتنا نمی کند و یا می گوید: ای مولا بخاطر آن  منزلتی که نزد تو دارم و آن لطف و محبتی که تو نسبت به من داری شفاعتم را در حق فلانی بپذیر.
فرق شفاعت با شرک؛
در اینجا خوب است در ابتدا نظر اجمالی به مساله شفاعت و شرکت بیندازیم که این دو امر با هم متشبه نشوند و به همین منظور شفاعت و شرک را تعریف می کنیم:
شرک؛ غیر خدا را پرستیدن تا آن غیر خدا نزد خداوند ما را شفاعت کند و به خدا نزدیک کند
شفاعت؛ تنها خدا را بپرستیم و نیز خدا را به خاطر منزلت و جایگاهش نزد خداوند به وسیله دوستی کردن با آن (غیر خدا) او را در درگاه خداوند شفیع قرار داده و به درگاه خداوند تقرب بجوییم
و به این نکته باید توجه داشت که مشرکان بتها را کاملا جدا به حساب می آورند و آنها را می پرستیدند و می گفتند:
ما نعبد هم الا لیقر بونا الی الله زلفی(انعام،7و 15) «اینان را پرستش نمی کنیم جز به این منظور که قرب و منزلتی برای ما نزد خداوند تحصیل کنند»
و از این جا تفاوت شرک و شفاعت معلوم می شود که شرک یعنی غیر خدا را پرستیدن ولی شفاعت یعنی غیر خدا را اکرام و احترام بکنیم و فقط خدا را بپرستیم تا آن غیر خدا (شفیع) از ما نزد خداوند شفاعت کند
اعتقاد به شفاعت
اعتقاد به این امر مهم در روز قیامت و عالم بعد از مرگ در بین تمام مسلمانان اعم از شیعه و سنی و حتی وهابیت وجود دارد و هیچ گروهی و مذهبی اسلامی مخالف آن نمی باشد و اگر هم اختلافی است در مورد لوازم به وجود آورد شفاعت است که این اختلاف بین شیعه و سنی با وهابیت است که شیعه و سنی معتقدند ما می توانیم به طور مستقیم از خود شفیعان درخواست شفاعت بکنیم و در واقع به شفیعان توسل بجویم به سوی خدا (یعنی توسل را قبول دارند این  دو گروه)
اما وهابیت معتقد است فقط باید از خدا خواست که شفاعت شفیعان را در حق ما بپذیرد و ما حق نداریم به طور مستقیم از خود شفیعان درخواست شفاعت بکنیم و در واقع وهابیان منکر توسل هستند که این انکار توسط شیعه  و سنی با توجه به آیات روایات و سنت صحابه و ائمه رد شده است که نیاز به بحثی جدا دارد.
آیاتی که دلالت بر شفاعت پیامبر(صلی الله علیه و اله) می کند:
قبل از آنکه ببنیم چه کسانی شفاعت می کند به مساله شفاعت پیامبر(صلی الله علیه و اله) در آیات قرآن می بپردازیم که امیدوارانه بحث را ادامه بدهیم که آن آیات عبارتند از:
1-ولسوف یعطیک ربک فترضی «پروردگار تو به زودی به تو چندان [مقام شفاعت] عطا کند که تو راضی شوی» (ضحی /5) این آیه با احادیث فراوان از شیعه و سنی در مورد شفاعت پیامبر (و اهل بیت) می باشد و از آیات امید بخش راجع به شفاعت است.[المیزان والدار الحشور (در ذیل همین آیه شریف)].
2-عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا (اسرار /79) «امید که خداوند تو را به مقام محمود [که همان شفاعت است] مبعوث گرداند»
با توجه به احادیث فراوان از جمله حدیثی که در الدار انشور ج 4 ص 197 نقل شده که ابن مردویه از سعدبن ابن وقاص روایت کرده که گفت شخصی از رسول خدا معنای مقام محمود را پرسید فرمودند شفاعت است و حدیث دیگری که در کنز العمال خ31042 و احادیث دیگری که در المیزان ذیل همین آیه نقل شده است
3-ولا یملک الذین یدعون من دونه الشفاعت الا شهدا بالحق و هم یعلمون (زخرف/ 86) «و غیر خدای یکتا آنان را که به خدایی می خوانند قادر به شفاعت کسی نیستند مگر [عزیر، عیسی و فرشتگان آن] کسانی که بدانند و بر توحید حق گواهی دهند» این آیه با در نظر گرفتن آیه4 سوره ی نساء که خداوند در مورد شاهد بودن پیامبر می فرماید؛ جئنابک علی هولاء شهیدا «تو را بر این است به گواهی خواهیم»
علامه طباطبایی با توجه به این دو آیه می گوید: معقول نیست که خدای تعالی کسی را برای شهادت و شاهد بر مردم بودن مبعوث کند و او خود شهادت بحق ندهد پس چون با توجه به آیه اول شرط شفیع شهادت به حق دادن است و پیامبر شاهد بر مردم از طرف خداوند می باشد پس حتما شهادت بحق داده پس پیامبر مقام شفاعت دارد.
چه کسانی شفاعت می کنند (یا از چه کسانی شفاعت صادر می شود).
شفاعت به دو قسم می باشد 1-یا تکوینی است که از تمام اسباب تکوینی سر می زند و همه اسباب نزد خدا شفیع هستند چون میان خدا و غیر خود واسطه اند 2-و یا تشریفی است که مربوط به احکام می باشد و اگر این قسم شفاعت واقع شود در دایره تکلف و مجازات می باشد و محل نظر ما هم همین قسم است و این قسم شریعتی خود بر دو قسم است:
1-شفاعتی که در دنیا اثر بگذارد و باعث آمرزش گناهان توسط خدا و یا قرب به درگاه او می شود که شفیع میان خدا و بنده دراین قسم چند گروهند.
اول:توبه از گناه:قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تنقطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیا  (زمر/53)«به بندگانم که [بدعصیان] اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت خدا ناامید مباشید البته خداوند همه گناهان شما را خواهد بخشید که او خداوندی بسیار آمرزنده و مهربان است»
«بدان بندگانم که [بدعصیان] اسراف بر نفس خود کردند بگو هرگز از رحمت خدا ناامید مباشید، البته خدا هم گناهان شما خواهد بخشید»
دوم: ایمان به رسول خدا «آمنوا برسوله تا آن جا که می فرماید یغفر لکم» (حدید/)28 «ایمان آرید ... تا از گناهان شما در گذرد»
سوم: عمل صالح: «وعد الله الذین امنو و عملوا الصالحات لهم مغفره و اجر عظیم« (مائده /)9 «خداوند به آنانکه ایمان آورده اند و کار نیکو کردند وعده آمرزش و اجر عظیم وعده داده است»
چهارم:خود قرآن:  «یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلم» (مائده /16) «خدا بدان کتاب هر کس را که از پی رضا و خشنودی او راه سلامت پیماید، هدایت کند»
پنجم: چیزی که با عمل صالح ارتباطی دارد مانند مساجد  اماکن شریفه و متبرکه و ایام و انبیاء و رسولان خدا که برای امت خود طلب مغفرت می کنند چنانچه در مورد انبیاء فرموده و لو انهم اذظلمو انفسهم جاوک فاستغفرو الله و استفغر لهم الرسول لوجدو الله توابا رحیما نساء /64 «اگر هنگامیکه گروه منافق برخود به گناه ستم می کردند و از کردار خود بر خدا توبه نمود و به تو رجوع می کند که بر آنها طلب مغفرت نمایی و از خداوند آمرزش خواهی، البته در این حال خدا را پذیرنده توبه و مهربان می یافتند»
ششم: ملائکه که برای مومنین طلب مغفرت می کنند «والملائکةُ یسبحون بحمد ربهم و یستغفرون فی الارض الا ان الله هو الغفور الرحیم شوری»(/5) «و فرشتگان به ستایش خدای خود تسبیح گویند و برای اهل زمین طلب آمرزش نمایند و خداوند است آن ذاتیکه بسیار در حق بندگان آمورزنده و مهربان است»
هفتم: خود مومنان برای خود و برادران ایمانی خود استغفار می کنند «واعف عنا واغفر لنا و ارحمنا انت مولنا» (بقره /286)«بیامرز ما را و ببخش گناهان ما را تنها سلطان و یار ما توئی»
2-شفیعی که در روز قیامت شفاعت می کند (و شفاعتی که برای آخرت است)
البته قبل از اینکه شفیعان در قیامت را ذکر بکنیم بگوییم که یکی از رحمتهای که خداوند به مومنان اختصاص داده این است که شخص مومن اگرایمان خودش تا هنگام مرگ حفظ کرد  مرتکب گناهی نشد که موجب سلب توفیق و بدعاقبتی و انکار به بار نیاورد به عذاب ابدی مبتلا نخواهد شد و اگر از گناهان کبیره اش توبه نکرد باشد روز قیامت یا قبل از قیامت در عالم بزخ مورد شفاعت قرار گیرد و بعد از این بیان به شفیعان می پردازیم که چند گروهند.
اول: انبیاء که علامه طباطبایی استدلال به آیه ی26 سوره ی انبیاء و 86 سوره ی زخرف کرده که عبارتند از 1-«وقالو اتخذ الرحمن ولدا سبحانه بل عباد مکرمون تا آنجا که می فرماید و لا یسفعون الا لمن ارتضی» «و گفتند خداوند رحمن دارای فرزند است در حالی که خداوند پاک و منزه از آنست بلکه [کسانی که مشرکان فرزند خدا می دانند] همه بندگان مقرب خدا هستند ... هرگز این بندگان مقرب از احدی جز آن کسیکه خدا از او راضی است شفاعت نکنند»
2-«ولا یملک الذین یدعون من دونه الشفاعت الا من شهد باالحق و هم یعلمون» «و غیر خدای یکتا آنان که به خدایی می خوانند قادر بر شفاعت کسی نیستند مگر کسانی که بدانند و بر توحید حق گواهی دهند»
که علامه بعد از ذکر دو آیه گفته است: این دو آیه علاوه بر اینکه دلالت بر شفاعت انبیاء میکند دلالت بر شفاعت ملائکه نیز دارند چون در این دو آیه گفتگو از فرزند خدا بود که مشرکین ملائکه را دختران خدا می پندارند و یهود و نصاری، عزیر و مسیح را پسر خدا می پنداشتند (المیزان)
دوم: ملائکه آیات ذکر شده در قسم اول و آیه 110 سوره طه
سوم: شهداء «ولایملک الذین یدعون من دونه الشفاعت الا من شهید بالحق و هم یعلمون» (زخرف /86
چون این طایفه به حق شهادت دادند پس هر شهیدی شفیعی است که مالک شهادت به حق باشد المیزان ج/ص 262)
چهارم: مومنین، و دیگر شفیعان، اهل بیت، اوصیاء، عالمان
مراحل شفاعت؛
قبلا هم در ذیل شفاعت در قیامت اشاره ای به مراحل کرده ایم اما این را مجزا ذکر می کنیم چون بعضی ها فقط شفاعت را در قیامت بعد از دخول به جهنم یا قبل از دخول به جهنم بعد از آنکه حساب رسی کامل شد قبول دارند اما علامه «سید احمد جعفری» می گوید که دلیلی بر این قول نیست لذا می توان مراحلی را شامل شد که عبارتند از: 1-شفاعت در عالم برزخ 2-شفاعت در مواقف قیامت 3-شفاعت پس از دخول در جهنم 4-و حتی می توان شفاعت را در بهشت برای علو درجات دانست
که با توجه به تحقیقات بعضی گفته اند که همان طور که در احادیث آمده شفاعت شامل سبک شمردگان نماز نمی شود و منظور شفاعت در مراحل قسم اول و دوم می باشد بلکه چون آن بنده با توجه به اینکه ذره ای ایمان دارد پس از دخول در جهنم وکمی عذاب الهی را بچشد پاک شده با شفاعت وارد بهشت می شود و در مورد زناکار هم همین طور می باشد و همچنین از احادیثی که می گوید تمام بندگان احتیاج به شفاعت دارند می توان استفاده کرد که شفاعت در درجات بهشت هم برای مومنانی که اصلا گناه نکرده اند یا با توبه و پاک از دنیا رفته اند وجود دارد و هم برای کسانی گناه کرده اند ولی صغیره که با انجام کارهای نیک آن گناهان صغیره از بین رفته اند.
ویژگیهای شفیع:
1-با اذن خداوند شفیع شفاعت می کند و به عبارت دیگر شفیع اختیاری در مورد شفاعت بدون اجازه خداوند ندارند «ما من شفیع الا بعد اذنه» (یونس /3) «هیچ کس شفیع [کسی نمی شود] مگر به رخصت و اجازه او»
2-رضایت خداوند از شفیع: چون موقعی که قرار است خداوند از کسی که شفاعت می شود راضی باشد (با توجه به آیه 28 سوره انبیاء) به طریق اولی باید ازآن کس که می خواهد شفاعت نماید راضی باشد.
3-شاهد بودن به اعمال «ما و لا یملک الذین یدعون من دونه الشفاعت الا من شهد بالحق و هم یعلمون» (زخرف /86)
شاید منظور از «من شهد بالحق شهداء »اعمال باشند که به تعلیم الهی از اعمال و نیات بندگان اطلاع دارند و می دانند به کیفیت و ارزش رفتار آنان شهادت بدهند و این شاهد بودن و شفیع استفاده می شود که شفیعان باید دارای چنین علمی باشند که هم صلاحیت اشخاص را برای شفاعت تشخیص دهند و هم باعث توجه بیشتر شخصی که انتظار شفاعت دارد، به شفیع می شود و خود این توجه باعث جلوگیری از بعضی حرکات می شود چون کسی غیر خدا را ناظر بر اعمال خود می بیند.
چه کسانی نیاز به شفاعت دارند:
1-مرتکبان گناهان کبیره که بدون توبه از دنیا رفته باشند چون که گناهان صغیره توسط دوری کردن از کبائربخشیده می شوند. «ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیاتکم» (نساء /31) «چنانچه از گناهان بزرگی که شما را از آن نهی کرده اند دوری گزینید ما از گناهان دیگر شما درگذریم»
و توبه گناه کبیره را هم نابود می کند هوالذی یقبل التوبه عن عباده و یعفوا عن السیئات و یعلم ما تفعلون» (شوری /25) «اوست خدایی که توبه بندگانش را می پذیرد و گناهانشان را می بخشد و هر چه کنید می داند»
و شفاعت در این قسم در مورد آزادی از آتش جهنم و به بهشت وارد شدن می باشد البته بگوییم که بعضی ها فقط شفاعت را این قسم دانسته اند و مورد دوم را قبول ندارند.
پیامبر دراین مورد شفاعت می فرمایند «انما الشفاعت یوم القیامت لمن نعمل الکبائر من امتی ثم ماتوا علیها» (کنز العمال 39549-39055 )
«فقط شفاعة در روز قیامت برای کسانی است که گناهان بزرگ انجام داده اند و از امت من می باشند بر آن گناه مرده اند»
2-همه مردم نیاز به شفاعت دارند در این مورد امام باقر می فرماید«ما من احد الاولین و الاآخرین الا و هو محتاج شفاعة محمد یوم القیامت» یعنی «نیست فردا از اولین و آخرین افراد مگر اینکه او محتاج شفاعت محمد (صلی الله علیه و اله و سلم) در روز قیامت باشد».
می توان گفت این قسم اعم از قسم اول است یعنی هم در مورد شفاعت از گناهان کبیر می باشد که باعث رها شدن فرد از جهنم است و هم شامل شفاعت برای بهشتیان در مورد علو درجات آنها در بهشت می شود که قبلا اشاره کردیم
شرایط شفاعت شونده:
حال وقت آن رسیده یا که ببنیم آیا هر کسی لیاقت شفاعت را دارد یا نه؟ همان طور که قبلا هم در بین بحث ها اشاره کردیم هر کسی لیاقت شفاعت را ندارد بلکه باید شخصی که انتظار شفاعت دارد مقداری از وسایل را فراهم کند و شفیع آن وسایل را کامل کرده تا شفاعت صورت گیرد حال ببنیم آن وسایل که شفاعت شونده باید فراهم کند چیست:
1-اولین و مهمترین این وسایل حفظ اصل ایمان تا هنگام مرگ می باشد که اگر خدای ناکرده انسان بدعاقبت یا دچار انکار خدا، رسول و قیامت بشود دیگر نباید انتظار شفاعت داشته باشد پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)می فرماید: الشفاعت یکون للمومنین من اهل توحید (میزان الحکمة 9482)
2-رضایت خداوند از شفاعت شونده لا یشفعون الا لمن ارتضی (انبیاء /28)
و روشن است که منظور از این که شفاعت شونده مورد رضایت الهی باشد این نیت که تمام اعمالش پسندیده باشد نیست وگرنه برای رهایی از آتش جهنم نیاز به شفاعت ندارد بلکه منظور مرضی بودن خود شخص از نظر دین و ایمان است و آن دین فقط دین اسلام و ایمان به پیامبر و اهل بیت نبوت می باشد با توجه به آیه ی که در روز عید غدیر نازل شده که می فرماید «الیوم المکت لکم دینکم و اتممت علیکم و رضیت لکم الاسلام دینا» (مائده / 3) «امروز دین را بر شما کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و رضایت دادم [و برگزیدم] برای شما بهترین دین را که اسلام باشد».
و راه جلب رضایت خداوند عمل به دستورات دینی الهی است که امام صادق می فرماید؛ هر کس دوست دارد شفاعت در مورد او سودمند واقع شود باید در صدد جلب رضایت خداوند برآید و بداند هیچ کس رضایت خداوند را جلب نمی کند مگر با اطاعت از خداوند و پیامبر و اولیای الهی از آل محمد (صلی الله علیه و آله) بحار النوار ج 75 ص 220
3-عمل به دستورات دینی: کسی که روش عمل و تلاش او اطاعت از خدا، رسول و امامان معصوم و عمل به وظایف دینی باشد ولکن گاهی دچار لغزش و خطا شده است شایستگی و دریافت رحمت الهی را در قیامت برای رهایی از جهنم خواهد داشت و علت اینکه شفاعت به حال برخی از اهل دوزخ سود نمی بخشد عدم پایداری به احکام و وظایف دینی است «ما ملککم فی سقر قالو لم تک من المصلین و ... و کنا مکذ بیم الدین» (موثر /42) و شاید بتوان «من» در المصلین را اینگونه تفسیر کرد که اینها نماز می خوانند ولی از اهل نماز بودند بلکه کارهایشان مخالف با یک نماز خوان بود
4-رابطه معنوی بین شفاعت شونده و شفیعان باید باشد وگرنه شفاعت شونده نباید انتظار شفاعت را از کسی داشته باشد که دردنیا باآن رابطه برقرار نکرده یعنی توسل نداشته باشد نسبت به شفیع در دنیا چنانچه امام باقر یا صادق می فرماید؛ «والله لنشفعن و الله لنشفعن فی المذنبین من شیعتنا حتی تقول اعداونا راذ ارا و ذلک «فما لنا من شافعین ولا صدیق حمیم» یعنی «به خدا قسم شفاعت می کنیم ما اهل بیت به خدا قسم شفاعت می کنیم برای مذنبین (گناهکاران) از شیعیان تا اینکه می گویند دشمنان ما هنگامی که آن را ببینند می گویند: ما را نه شفاعت کننده ای است و نه دوستی مهربان» از این حدیث معلوم می شود به روشنی پیداست که باید اولا شیعه و پیرو شخص شفیع باشیم و ثانیا دشمن شفیع نباشیم چون که هیچ کس دشمن را شفاعت نمی کند و ضمنا از آیه قرآن در ضمن حدیث معلوم می شود که دشمنان اهل بیت در دنیا دوستی با شخصی که توان شفاعت و شرایط شفاعت را داشته باشد فکر کرده اند (میزان الحکمه ج 9504).
و امام صادق (علیه السلام) می فرمایند «که هنگامی که روز قیامت بشود ... گفته می شود به عابد وارد بهشت بشود به عالم گفته می شود بایست و به سبب آنکه مردم را تربیت و ادب نیکو آموختی برای آن (کسی که از تو تربیت و ادب نیکو آموختند) شفاعت کن» (میزان الحکمه ح 9506)
و در بحار الانوار ج 8ص736 در روایتی آمده که معصوم به این مضمون می فرماید «کسانی که حلقه و ارتباط با اولیای الهی را گسسته اند ولایت امامان را نپذیرفته اند مورد شفاعت قرار نمی گیرند. پس این چهار مطلب باید در شفاعت شونده جمع شوند تا مورد شفاعت قرار گیرند چه کسانی شفاعت نمی شوند :
خوب است توجه کنیم در مبحث آخر به کسانی که مورد شفاعت در مراحل شفاعت قرار نمی گیرند و بخاطر همین مطلب این بحث به دو قسم تقسیم می شود:
قسم اول: کسانی که در عالم برزخ و مواقف قیامت مورد شفاعت واقع نمی توانند بشوند بلکه باید مدتی در جهنم بگذرانند و آن کسان سبک شمردگان نماز و زناکاران هستند البته این زناکاران ذره ای ایمان دارند و اگر نداشتند حتما در آتش جهنم جاودانه می مانند.
و بعضی ها حدیث امام صادق (علیه السلام) را که در آخرین لحظات عمر شریفش فرمود؛ ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلواة یعنی «شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد» این گونه تفسیر کرده اند که منظور عدم شفاعت، در مرحله برزخ و مواقف قیامت است نه مطلق عدم شفاعت
قسم دوم: در مورد کسانی که اصلا مورد شفاعت قرار نمی گیرند که چندین گروه هستند
1-دشمنان خاندان رسالت چنانچه اشاره شد این گروه با شفع ارتباط برقرار نکرده اند در دنیا
2-اذیت کنندگان ذریه پیامبر که پیامبر(ص) در ضمن حدیثی می فرماید«لا تشفعت فی من آذی ذریتی» یعنی «شفاعت نمی کنم در مورد کسی که اذیت کرده ذریه من را»
3-کسانی که در دنیا قرآن را فراموش کرده اند «یقول الذین نسوه من قبل ... فهل لنا من شفعاء (اعراف /53) «کسانی که فراموش کرده اند قرآن را (یعنی عمل به آن نکرده اند) از قبل (در دنیا) پس می گویند آیا من شفیعی دارم که مسلما ندارند»
4-منکران آن و تکذیب کنندگان قیامت، چون که آنها قیامت را قبول ندارند چه برسد به شفیع در قیامت «و کنا نکذب بیوم الدین ... فما تنفعهم شفاعة اشافعین» (مدثر / 42) «و ما روز قیامت را تکذیب می کردیم ... پس شفاعت شافعین بحال آنها سودی ندارد»
5-اطعام نکردن به مسکین و علت این اطعام نکردن قبول نداشتن قیامت است که در سوره حاقه / آیه 25 اشاره شده «ولم نک نطعم المسکین ... فما تنفعهم شفاعة اشافعین» (مدثر /44) «ما مسکین را اطعام نمی کردیم ... پس شفاعت شافعین به حال آنها سودی ندارد»
6-عدم خضوع و خشوع در برابر پرودگار «لم نک من المصلین ... فما تنفعهم شفاعت الشافعین» (مدثر /42) «و ما از نمازگذاران نبودیم ... پس شفاعت شافعین به حال آنها سودی ندارد»
7-ویکی دیگر کسانی که شفاعت درقیامت برای اواثر نکند کسی که بی ایمان از دنیا برود و منکر قیامت و خداوند و رسول باشد.
8-منکران شفاعت که پیامبر (ص) می فرماید: یعنی «کسی که ایمان به شفاعت من نداشته باشد پس خداوند شفاعت من را به او نمی رساند»
9-گمراهان ما اضلنا الا المجرمین فما لنا من من شافعین و لا صدیق حمیم «گمراه نکردند ما را مگر مجرمان پس برای ما را شفیع از شافعین نیست» (عرا/99)
10- و گروههای بسیار دیگری من جلمه شکاکان – مشرکان – ظالمان – کافران – قدرتمندان مستبد و ستمگر و ...
انشاء الله مورد شفاعت اهل بیت به حق محمد آلش قرار بگیریم
الحمد الله رب العالمین

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سلام و خوش آمد به همه دوستان. / این وبگاه محل تجمع و تبادل نظر طلاب عزیز استان کرمان است./ امیدوارم با حضور خودتون و فعالیت در آن و تبادل نظرات، پویایی حوزه علمیه استان کرمان را نشان دهیم و ان شاء الله با گرد آمدن در اینجا و ارائه مطالب در پیشرفت هم کمک بدهیم./ خوشحال میشم عضو بشید و نظر بدهید. البته توی عضویت اگر جزو دانش آموختگان هستید، محل کار و شهرستانتان را یادآور شوید./ در ضمن دوستانی هم که وبلاگ یا سایت دارند، برای ما آدرسشو بفرستن تا لینک بذاریم. لینک سایت رو هم توی سایت و وبلاگ هاتون بذارید./ البته همین جا از تمام افراد دیگری که می خواهند عضو شوند، عذرخواهی می کنم. این وبگاه فقط مخصوص طلاب کرمان است و با کمال معذرت از پذیرش دیگران به عنوان عضو معذور هستیم./ توجه: این سایت هیچ گونه ارتباطی با نهاد رسمی مدیریت حوزه و مدارس علمیه نداشته و راه اندازی آن ناشی از دغدغه فردی حقیر و کمک برخی دوستان می باشد. فعلا در انجمن سایت بخش تفسیر و علوم قرآن و مهارت های بیان تفسیر فعال است و مطالب نو در آن می باشد./ با تشکر مدیریت سایت/
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    چقدر موافق باز شدن چنین سایتی برای طلاب هستید؟
    چقدر حاضر به همکاری با این سایت هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 128
  • کل نظرات : 28
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 61
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 99
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 213
  • بازدید ماه : 606
  • بازدید سال : 2,933
  • بازدید کلی : 26,976