loading...
لباب؛ طلاب کرمان
آخرین ارسال های انجمن
بازدید : 83 نظرات (0)
ادعاى ظهور امام دوازدهم: موضوع ادعاى (انا المهدى) صرفا به ياوه گوييهاى يك عده ورشكسته سياسى محدود نمى شود و بر طبق روايات متعدد اسلامى قرار است تعداد زيادى افراد مغرض در دوران غيبت امام دوازدهم شيعيان و منجى عالم بشريت به دروغ ادعاى مهدويت كرده و هر يك عده اى را دور خود جمع كنند. اگر هم در اين قسمت چيزى مي نويسيم هدف اصلى آن ست كه من بعد هم مسلمانان گول افراد دروغگو و گروههاى مغرض را نخورند و در دسته كسانيكه در احاديث از آنها بعنوان گمراهان و در بدترين حالت مرتدين ياد شده است قرار نگيرند. حال اگر در بين حدود ده فرقه ايكه هر يك با ادعاى شخصى كه خود را مهدى ميدانست تشكيل شدند و البته بهاييت در همين چند فرقه هم جزو ضعيفترين ها بشمار مى رود انسانهايى كه واقعا بدنبال كشف حقيقتند ميتوانند با خواندن اين چند صفحه به كذب ادعاى سرانشان پى ببرند و ما را هم از دعاى خير فراموش نكنند. و الا كه چهار يا پنج ميليون بهايى كه نميتوانند گوشه جهنم را هم پر كند چه ارزشى دارد كه انسان بخواهد وقتش را براى آنها تلف كند! موضوع نسب آن حضرت: در تمام احاديث و روايات شيعه و سنى، بالاتفاق ايشان را مهدى و از نسل حضرت ابا عبد الله عليه السلام ميداننـد، لذا در نام، كنيه و نسب آنحضرت در تمام دنياى اسلام توافق كامل وجود دارد. از طرف ديگر پيغمبر اسلام فرمودنـد "انى بعثت لاتمم مكارم الاخلاق" يعنى بعثت ايشان براى آن بود كه بالاترين مسايل اخلاق تبيين شود و راه رسيدن به بالاترين كمال نشان داده شود، و مساله خاتميت ايشان از همه اهل بيت و شخص پيغمبر اسلام آن قدر روايات شده است كه ديگر جاى شك و شبهه باقى نمانده است.


لذا اگر كسى هم در اين مدت غيبت ادعايى كرده حتى الامكان سعى در اثبات نسب مستقيم با امام يازدهم داشته يا لا اقل سعى كرده خود را از آن خاندان معرفى كند كه كمى تقريب ذهنى براى مردم بوجود بياورد كه نكند وى همان حضرت مهدى باشد، كمتر گروهى پيدا مى شود كه رهبرهايشان حتى ادعاى نسب غير مستقيم با آنحضرت را هم نكردنـد و گستاخى را به حدى رسانده باشند که حتى پيغمبر جديد هم معرفى کنند. همانطوريکه توضيح ميدهيم وجه تشابه همه اين گروهها مسخ نمودن اعضاى خود ميباشد. بايد از دوران کودکى روى فکر آنها با موجى از تبليغات به طورى نفوذ نمود که ديگر توان تصميم گيرى و قدرت تفکر مستقل را از دست بدهند، طورى كه چند نفر جاهل عقب افتاده ي دور و بر خودشان را همه جهان بداننـد و براى كسى كه بعد از مثلا 160 سال با آن همه خرج و تبليغ در همه دنيـا فقط چند ميليون بى کار بى مصرف را که ميخواهند به جاى نماز آواز بخوانند!! دور هم جمع كرده و خود الان در آتش دوزخ منتظر پيروانش است كه به او ملحق شونـد، ارزش خدايى قائلنـد و تاثير وجودش را جهانى ميداننـد، و در مقابل چشمهايشان، حزب 1 ميليارد و چند صد ميليونى مسلمانان را كه جهانى را تكان داده اند جمعيتى قليل مى خوانند. مسخ تا جايى در آنها اثر گداشته که قدرت مقايسه عدد 4يا5 ميليون و يک ميليارد و چهارصد ميليون را از دست داده اند و گاهى حتى تعداد خود رابيشترازسايرمردم جهان مى دانند، لذا قرآن آنان را كر و كور و لال معرفى مى نمايد. يا مثلا در چشمانشان، چند روز خوشى و ول گشتن به سبكى كه دلشان مى پسندد، و جلسات ادعيه بى عمل و بى فايده و سراسر كفر آميزشان، كه چيزى جز مسخره كردن دين خدا نيست، و خود را جهانى و متفكر دانستن و احترام ظاهرى اين چند روز دنيا آن هم در ميان دار و دسته اى رو به انقراض، از اهم مسايل است ولى شعله هاى آتش دوزخ كه نه يك روز و يك سال بلكه هميشگى و غير قابل تحمل است، و به يقين محض به آن دچار خواهنـد شد همانطوريكه در اين دنيا به جهل و عقب ماندگى و ذلت دچار شدنـد. لذا مسلمين دستـور دارنـد آنها را به حال خود واگذارنـد تا در اين دنيا در اوج ذلت و شكى كه خدا در دلشان قرار داده، منتظر سر انجام دردناك خود در آخـرت باشنـد، جايى كه هيچ يك از كسانى كه فكر مي كردنـد شفاعتشان خواهنـد كرد جايگاهى براى خود هم ندارنـد و حتى قادر به فرار از عاقبت دروغهايى كه به خدا و پيغمبرانش نسبت دادنـد و قومى را بدين روش به آتش دايمى خدا ملحق كردنـد نيستنـد. ما مسلمانان منتظر امام زمانى هستيم كه در قرآن ما و بيش از شش هزار حديث كه شيعه و سنى روايت كرده اند و به صراحت تمام نام و مشخصات ايشان را بيان نموده اند (القائم الحجه الامام محمد ابن الحسن العسكرى، هو الذى يملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا) هستيم كه قرار است جهان را از ظلم نجات بدهد، و دستورات دين اسلام را در تمام جهان پياده كند و حكومت جهانى اسلام را بپا كند و قرآن را اجرا كند و بنام جدش محمد و حسين قيام كند، نه كسى كه خودش هم نتواند نجات يابد، و سفارش كند كه بعد از من هم منتظر منجى نباشيـد، خودتان با ظلم نجنگيـد، فقط صبر كنيـد خود مردم دنيا متوجـه نياز به تعاليم بالاى من بشونـد، و نه يك دين ديگر كه نه با تعاليم اسلام سنخيت دارد، نه علماى اسلام آن را قبول دارند، نه مدعى آن معجزه اى آورده، نه نام وى با نامى كه بيش از شش هزار حديث معتبر از اهل بيت به آن وعده داده بودند شباهتى دارد، نه كارهايى كه در راه از بين بردن ظالمين قرار بود انجام بدهد تمام كرد يا حداقل شروع نمود، نه تعاليمش با قرآن سازگارى داشت، نه اعجازى در كلام داشت بلكه تناقضات كلماتش الى ما شا الله زياد بود. قرآن و بهائيت: وقتى در قرآن به آيه مباركه (و لا رطب و لا يابس الا فى كتاب مبين) رسيدم به اين معنى كه تر و خشكى نيست كه در قرآن نباشد مطمئن شدم كه حتما راجع به گروهى كه تحت عنوان بهائيت مسلمانان را فريب داده و براى خود قصر و تشكيلاتى راه انداخته اند نيز نشانه و آياتى در قرآن وجود دارد. بالاخره به آيات زير رسيدم: سوره مدثر آيات 29 الى 31 : لواحة للبشر. عليها تسعة عشر. ترجمه: (لوح دهنده است به مردم، براوست عدد نوزده(. اين آيات بلافاصله بعد از آيات مربوط به كافر معاند با پيغمبر اسلام آمده و عاقبت وى را دوزخ و عذاب سخت بيان كرده اند. جالب است كه حسينعلى بهاء به واسطه اين كه نامه هايى كه به مردم مي داد الواح ناميد لواحه يعنى لوح دهنده بوده است و از همه مهمتر اين كه عدد نوزده عدد رسمى بهاييت است. تعداد ماههاى سال؛ تعداد روزهاى ماه؛ مقدار مهريه زنان؛ مقدار جزاى نقدي؛ همگى نوزده است و نوزده مطابق لفظ بهايى است. اين آيات و آيات قبل و بعدش در توصيف دوزخ آمده اند. عجب دلالتى بر آتش و اهل آتش! شايد با يافتن آيه مذكور دوباره به اين حقيقت پى ببريم كه اين قرآن معجزه اى جاويد است كه هر لحظه و هر روز با بيان نكاتى گرانبها از جديدترين يافته هاى پزشكى و علمى گرفته تا پيشگويى حوادث آيندگان جلوه اى از وحى الهى از آن خارج و منتشر مي گردد. درباره بهائيت هم يك نكته را متذكر مي شوم. قرآن بيش از شش هزار آيه دارد. بهائيها مانند كسى كه چيزى براى از دست دادن نداشته باشد هر روز آيه اى از قرآن را دستخوش هجوم قرار داده و در جمعهاى خصوصى خودشان به استهزا گرفته اند كه شنيده اى فلان آيه هم در قرآن در تأييد امر بهايى است. به نمونه هايى از اين موارد اشاره ميکنيم: سوره هود آيه 7 : و هو الذى خلق السماوات و الارض فى سته ايام و كان عرشه على الماء ليبلوكم ايكم احسن عملا و لئن قلت انكم لمبعوثون من بعد الموت ليقولن الذين كفروا ان هذا الا سحر مبين . ترجمه آيه: و او خدايى است كه آسمانها و زمين را در مدت 6 روز آفريد و عرش او بر آب بود تا شما را آزمايش كند كه عمل كداميك از شما بهتر است. و اگر بگويى: حتما بعد از مرگ زنده خواهيد شد همانا كافران خواهند گفت: اين سخن جز سحرى آشكار نيست. تفسير بهاييت: حسينعلى بهاء پس از استقرار در عكا از طرف مريدان باغى عائدش شد كه خود آنرا باغ فردوس ناميده بود و در آنجا نهرى روان بود. فرمان داد تختى چوبين بر روى نهر زدند و مريدان آنرا مفروش گرداندند. وى هر هفته يكى دو روز در آن باغ رفته ناهار بر سر تخت ميخورد و حوله بر سر كشيده خواب قيلوله مينمود. روزى دو برادر و چهار پسر خود را صدا زده آنان را فرمان داد تا اهل بها را خبر دهند كه راز اين آيه كه گفته (و كان عرشه على الماء) امروز بر ملا شد كه مقصود اين خدا و اين نهر آب و اين تخت است. سوره اعراف آيه 160 : و قطعناهم اثنتى عشره اسباطا امما و اوحينا الى موسى اذ استسقاه قومه ان اضرب بعصاك الحجر فانبجست منه اثنتى عشره عينا قد علم كل اناس مشربهم و ظللنا عليهم الغمام و انزلنا عليهم المن و السلوى كلو من طيبات ما رزقناكم و ما ظلمونا و لكن كانو انفسهم يظلمون. ترجمه: قوم موسى را به دوازده گروه منشعب كرديم كه هر گروه طايفه اى باشند و چون امت موسى از او آب خواستند به موسى وحى كرديم عصاى خود را به زمين بزن. آنگاه دوازده چشمه آب از آن سنگ جارى شد و هر قبيله اى چشمه آب خود را شناخت. و ما بوسيله ابر بر سر آنها سايه انداختيم و نيز براى آنها ترنجبين و مرغ فرستاديم. گفتيم از روزي هاى پاكيزه اى كه به شما داده ايم تناول كنيد. و آنها بر ما ستم نكردند بلكه بر خودشان ستم كردند تفسير بهاييت: (در يكى از احاديث جعلى اين مضمون نوشته شده كه مراد از موسى در اين آيه حضرت محمد و مراد از عصا حضرت على است و مراد از دوازده چشمه هم دوازده امامند . اين حديث هم به دليل اينكه آيه از محكمات است و موردش مشخص و نامها هم آمده است قابل قبول نيست و معارض با قرآن است و معلوم است كساني كه بعداٌ خواسته اند بگويند معجزه حضرت موسى اژدها كردن عصا نبوده بلكه اينها تمثيل است و منظور عصاى امر است! و بدين ترتيب خود را از زير بار معجزه آوردن معاف كنند اين احاديث را هم پيدا كرده و استناد ميكنند. در هر صورت اين حديث اگر معارض با نصّ صريح قرآن هم نبود بدليل ضعف سند روايت از درجه اعتبار ساقط بود؛ و جالب اين كه استفاده اين كه در اين مورد از اين حديث شده به فرض اينكه اين حديث واقعيت هم داشت كاملا بى منطق است). جناب تئوريسن بهاييت در تفسير اين آيه و با استناد به اين حديث گفته بود: چون حضرت امير عصا و دوازده چشمه دوازده امام هستند پس نتيجه عدد سيزده به دست مى آيد پس باب امام سيزدهم است. جالب آنكه باب خودش خود را همان مهدى و امام دوازدهم ميدانست! از طرف ديگر در اين سوره در پايان داستان موسى عليه السلام تأكيد كرده كه اين داستان همان داستانى است كه درباره زندگانى پيغمبران و اقوام مختلف در جاهاى مختلف قرآن ذكر شده است. سوره اسرى آيه 78 : اقم الصلوه لدلوك ااشمس الى غسق الليل. ترجمه: نماز را بر پا دار از زوال آفتاب تا تاريكى كامل شب (اشاره به وقت نمازهاى پنجگانه). تفسير بهاييت: (كتاب بحر العرفان) غسق الليل يعنى سال 1260 و معنى آيه اين است كه تا سال 1260 نماز بخوان و بعد از آن خود را آزاد بگذار.توضيح: بى خيال بابا. اين يكى را گذاشته بودن براى خنده . سوره انبيا آيه 29 : و من يقل منهم انى اله من دونه فذلك نجزيه جهنم. كذلك نجزى الظالمين. ترجمه: و هر كس از آنها بگويد: منم خدايى غير از او پس چنين كسى رابه دوزخ پاداش ميدهيم و چنين مزد ميدهيم ستمكاران را. حامیان بهائیان واحکامشان: وقتي در قرن 13 هجري قمري شخصي به نام علي محمد شيرازي كشورهاي سلطه طلب توانست بين مردم ايران اختلاف اندازد و بر پايه همين حمايت ها بود كه بعد ادعاي مهدويت و سپس نبوت كرد و در آخر ادعا نمود كه او خدا است و خداوند در او ظهور كرده و دوره دين اسلام به پايان رسيده است و در نهايت بر اثر واكنش علماي اسلام، در سال 1266 قمري در تبريز اعدام گرديد و بعد از او ميرزا حسينعلي ملقب به بهاء الله ادعاي جانشيني او را كرد و گفت منم خداي عزيز كه باب مژده آمدنم را داده بود و در كتاب هايي كه نازل كرد تنها مقداري از احكام باب را نسخ كرد و پس از او پسرش عباس معروف به عبدالبها جانشين او شد. در اين نوشته قبل از بيان عقايد و احكام بهائيت اشاره اي خيلي كوتاه به حمايت هاي بيگانه گان از اين فرقه مي كنيم: 1: حمايت روسيه: سفارت روسيه از اول فتنه بابيه و پيدا شدن فرقه بابيه و بهائيه از رهبران اين فرقه حمايت مي كرد، به عنوان مثال دالگوركي سفير روسيه در تهران براي نجات بهاء الله از زندان پادرمياني كرد و فرستاده خود را با وي همراه نمود تا به سلامت از ايران خارج شود. 2: دولت انگلستان: بعد از انتقال رهبري بابيت و بهائيت به عراق و سپس فلسطين، رهبران اين فرقه خود را به تبعيت استعمار انگليس در آوردند به طوري كه پس از پايان جنگ جهاني اول به پاس خدماتي كه عبدالبهاء براي استعمار انگليس انجام داده بود طي مراسمي لقب سِر(Sir) و بزرگترين نشان خدمتگزاري، نايت هود(Knight Hood) را دريافت كرد. 3: آمريكا: در اثر حمايت هاي آمريكا، بهائيگري به ستون پنجم و يكي از ابزارهاي استكباري آمريكا بعد از جنگ جهاني اول مبدّل شد. 4: پادشاه عثماني: براي قدرداني از حمايت هاي عثماني از بهائيت، عبدالبهاء لوحي براي او نازل كرده و از او تشكر نمود. 5: دولت غاصب اسرائيل: بهائيت از اول پيدايش خود با يهود همكاري داشت، به طوري كه دكتر احمد شلبي عقايد اين فرقه را در كتاب «مقارنة الاديان اليهوديه» مي آورد كه هيئت بين المللي حيفا در نامه اي به محفل روحاني ملي بهائيان ايران در اول ژوئيه 1952 رابطه شوقي افندي رابا حكومت اسرائيل اعلام داشت. با توجه به مطالب فوق معلوم مي شود كه فرقه بهائيت از اول تأسيس تا زمان حال هميشه وسيله اي براي خيانت به مسلمانان و حمايت از دولت هاي استعماري بوده است. اما در مورد عقايد آنان بايد گفت كتابهائي كه البهاء الله يعني ميرزا حسينعلي به گمان خودش نازل كرده و عقايد و احكامش را گفته است به عنوان نمونه اشاره مي كنيم :1. الايقان 2. مجموعة الالواح 3 . الشيخ 4. اقدس 5. نبذة من تعاليم حضرت البهاء. عقايد بهائيت: بيشتر عقايد بهائيت در محور بهاء الله است كه در اينجا به چند نمونه اشاره مي كنيم: 1: شناخت: اولين چيزي كه بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحي و طلوع امرالله است، يعني معرفت به ميرزا حسينعلي بهاء الله كه در اثر اين شناخت اعمال قبول مي شود. 2: بهاء الله همان خداست و پس از او شوقي افندي خدا شد. 3: بهاء مژده انبياء گذشته و باب است، يعني سيد علي محمد شيرازي باب فقط مژده رسان بهاء الله بودوبا آمدن اوقيامت نزديك مي شود. 4: اسماء، صفات و افعالي كه براي خداوند تبارك و تعالي ذكر مي شود رموزي است براي اشخاصي كه آنها مظهر الله هستند(يعني خدا در آنها ظهور كرده است) و گرنه خداوند، اسماء و صفات و افعال ندارد. 5:بهاء الله، احد و واحد است و شريكي در ملك براي او نيست، چرا كه خداوند در او ظهور كرده است و اين ظهور براي شناخت بيشتر خداوند است كه در حجاب غيب از نظرها پوشيده است. 6: بهائيت از همه اديان گذشته بهتر است، چرا كه خداوند در بهاء الله ظهور كرده است و اديان ديگر با ظهور بهاء تمام مي شوند و به مرحله كمال مي رسند. 7:دين اسلام تا آمدن بهاء الله معتبر بود و قرآن كريم هيچ گونه اعجازي ندارد و توسط باب نسخ شده است. 8: بهاء الله يك معجزه است، زيرا بدون اين كه به مدرسه برود توانسته الواح مقدس فارسي و عربي را املاء نمايد. 9:شريعت بهائي فقط پس از هزار سال قابل تغيير است يعني خداوند تبارك و تعالي مي تواند بعد از هزار سال در شخص ديگري ظهور كند و دين بهائيت را نسخ كند، همچنان كه با ظهور خود در بهاء، دين اسلام را نسخ كرد. احكام: 1: نماز: صبح و ظهر و شام9 ركعت به صورت فرادا نماز مي خوانند و قبله شان شهر عكا است كه قبر ميرزا حسينعلي بهاء (خدايشان) در آنجاست. در بهائيت نماز آيات نسخ شده و كسي كه آب ندارد به جاي وضو ، پنج بار مي گويد: بسم الله الاطهر الاطهر. 2:روزه: بهائيت مي گويند هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز پس روزه 19 روز در آخرين ماه سال واجب است كه عيد نوروز عيد فطرشان مي شود. 3:حج: زيارت محل تولد باب در شيراز و خانه حسينعلي ميرزا در بغداد در همه ايام به جاي زيارت كعبه قرار داده شده است. 4: ازدواج: بيش از يك زن جايز نيست، ازدواج با زن پدر حرام ولي با بقيه محارم مانند:خواهر،عمه ،خاله و .... حلال است. 5: طهارت: همه اشياء روي دنيا پاك است مانند: بول، غائط، مني، سگ و ... و اين موهبت بهاء به بندگان اوست. 6: مراكز اجتماع :«حظيرة القدس» در عشق آباد و «مشرق الاذكار» در نزديك شيكاگوي آمريكا از مراكز اجتماع بهائيت به شمار مي آيند. 7: تربيت اولاد: درس و ياد دادن احكام به فرزند بر عهده پدر است و اگر فقير باشد هزينه آن از بيت العدل داده مي شود. 8: يك سوم از ديه كسي كه كشته شده است حق بيت العدل بهائيت است نه صاحب دم. 9: زنا: حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بيت العدل ريخته مي شود. 10:مهماني: هر ماه يكبار مهماني بر همه واجب است هر چند با دادن آب خالي. 11:بهداشت: هر هفته يك بار غسل و ناخن گرفتن واجب است. 12: عيد: هر سال دو عيد هست: كه عبارت اند از روز بعثت باب(ادعاي بابيت) و روز ولادت ميرزا حسينعلي بهاء. 13:دفن اموات: مرده ها بايد در بلور، سنگهاي قيمتي و چوب هاي محكم و لطيف و با انگشتر نقش دار به اسم بهاء، دفن شوند. 14: آداب و معاشرت: با اديان ديگر با محبت و مسالمت رفتار شود تا بوي خوش رحمان(بهاء الله) را بيابند. 15: ارث: سهم دختر و پسر مساوي است همچنان كه بلوغ هر دو در 15 سالگي است. 16: اسباب منزل: هر نوزده سال يك بار، بايد اثاثيه منزل تغيير يابد. با توجه به حمايت هاي علني استكبار و ادعاهاي بي منطق بهائيت بايد بگوئيم بهائيت دين نيست بلكه نقشة استعماري است براي ضربه زدن به امت اسلامي و غلبه بر كشورهاي اسلامي. زيرا اگر مردم اين مكتب را بپذيرند ديگر مبارزه با ظلم، جهاد، امر به معروف و نهي از منكر مفهوم خودش را از دست مي دهد و بايد اشياي قيمتي را به حساب بهائيت در بيت العدل كه به جاي بيت المال رايج در دين اسلام است بريزند تا استكبار با خيال راحت بر كشورهاي بزرگ اسلامي تسلط يابد و هيچ رقيبي هم نداشته باشد.

برچسب ها بهائیت ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سلام و خوش آمد به همه دوستان. / این وبگاه محل تجمع و تبادل نظر طلاب عزیز استان کرمان است./ امیدوارم با حضور خودتون و فعالیت در آن و تبادل نظرات، پویایی حوزه علمیه استان کرمان را نشان دهیم و ان شاء الله با گرد آمدن در اینجا و ارائه مطالب در پیشرفت هم کمک بدهیم./ خوشحال میشم عضو بشید و نظر بدهید. البته توی عضویت اگر جزو دانش آموختگان هستید، محل کار و شهرستانتان را یادآور شوید./ در ضمن دوستانی هم که وبلاگ یا سایت دارند، برای ما آدرسشو بفرستن تا لینک بذاریم. لینک سایت رو هم توی سایت و وبلاگ هاتون بذارید./ البته همین جا از تمام افراد دیگری که می خواهند عضو شوند، عذرخواهی می کنم. این وبگاه فقط مخصوص طلاب کرمان است و با کمال معذرت از پذیرش دیگران به عنوان عضو معذور هستیم./ توجه: این سایت هیچ گونه ارتباطی با نهاد رسمی مدیریت حوزه و مدارس علمیه نداشته و راه اندازی آن ناشی از دغدغه فردی حقیر و کمک برخی دوستان می باشد. فعلا در انجمن سایت بخش تفسیر و علوم قرآن و مهارت های بیان تفسیر فعال است و مطالب نو در آن می باشد./ با تشکر مدیریت سایت/
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    چقدر موافق باز شدن چنین سایتی برای طلاب هستید؟
    چقدر حاضر به همکاری با این سایت هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 128
  • کل نظرات : 28
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 61
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 91
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 205
  • بازدید ماه : 598
  • بازدید سال : 2,925
  • بازدید کلی : 26,968