بسم الله الرحمن الرحیم
عن مولانا امیر المومنین فی نهج البلاغه : ... انّما یَجمعُ النّاسَ الرّضا و السُّخطُ و انّما عَقَرَ ناقهَ ثمودَ رَجلٌ واحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللهُ بِالعَذابِ لَمّا عَمُّوهُ بالرِّضا : ... خشنودی و خشم ، سبب جمع شدنِ مردم با یکدیگر خواهد شد ، چنانچه ناقه ی ثمود را یک نفر، دست و پا برید ولی عذاب الهی همه ی قوم ثمود را در برگرفت زیرا به کار آن شخص رضایت داشتند ( گروه کثیری ساکت بودند و بی تفاوت ) - ( خطبه ی 201 ) : .
آنچه در ذیل بدان پرداخته شده است مطالبی است که مطرح شدنش از سوی آشنایان به مسائلِ دین و
بسم الله الرحمن الرحیم
عن مولانا امیر المومنین فی نهج البلاغه : ... انّما یَجمعُ النّاسَ الرّضا و السُّخطُ و انّما عَقَرَ ناقهَ ثمودَ رَجلٌ واحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللهُ بِالعَذابِ لَمّا عَمُّوهُ بالرِّضا : ... خشنودی و خشم ، سبب جمع شدنِ مردم با یکدیگر خواهد شد ، چنانچه ناقه ی ثمود را یک نفر، دست و پا برید ولی عذاب الهی همه ی قوم ثمود را در برگرفت زیرا به کار آن شخص رضایت داشتند ( گروه کثیری ساکت بودند و بی تفاوت ) - ( خطبه ی 201 ) : .
آنچه در ذیل بدان پرداخته شده است مطالبی است که مطرح شدنش از سوی آشنایان به مسائلِ دین و آگاهانِ از وقایعِ جامعه لازم و ضروری است و در صورتِ بی توجّهی و بی تفاوتی و سکوت،هیچ عذری باقی نخواهد ماند و مسئولیتی سنگین را به دنبال خواهد داشت .
زمانی که در آن بسر می بریم ، زمانی بسیار حسّاس است که برخی از دینداران ، سکوت را پیشه ی خود نموده و در عمل ، دیگران را نیز بگونه ای به سمتِ آن سکوت ترغیب و تشویق می نمایند و شاید برای خود چنین توجیه می نمایند که راهشان راهِ احتیاط است ، در حالیکه گاهی این چنین سکوت هایی خلاف احتیاط میباشد و بگونه ای فریب دادنِ خود خواهد بود .
شگفتا که دم از رساله ی حقوقِ امام سجاد ( ع ) بزنیم و برای دیگران بیان نماییم ، لکن یا خودمان به حقوقی بسیار بزرگ بی توجه باشیم و یا بی خیالیِ برخی را به آن حقوق نادیده بگیریم . آیا امام سجّادی ( ع )که حتّی برایِ موذّن حقّی را مطرح مینماید ، برای کسانی که از همه چیز خود گذشتند و در سنین جوانی و نوجوانی ، پا در عرصه ی جهاد و دفاع از ناموس ودین وکشور نهادند و در خاک وخون غلطیدند ، حقّی را قائل نمی باشد ؟ پس چگونه است که برخی متدیّنان به هیچ عنوان یادی از شهدا نمی کنند و لااقلّ در گفتارخود ، برایشان علوّ درجات را از خداوند درخواست نمی نمایند ، مگر نه این است که اگر فداکاریِ آنها نمی بود ، خدا داند و بس که چه بر سرِ این مملکت و دین آمده بود ، عجبا که برخی یک مرتبه نیز به زیارتِ قبور آن جوانمردانِ شهید نرفته اند و نخواهند رفت !!!
آیا امام راحل عظیم الشان ( قدس سره ) بر گردن تک تکِ ما حقّی ندارد ، همو که با قیام و هدایتهایش به اذن خداوند و از خودگذشتگیِ ملّت ، نقطه نقطه ی این کشور را از لگدهایِ تحقیرآمیزِ دشمنان خدا همچون آمریکای پلید پاک نمود و دستِ تجاوزکاران را از این مملکت کوتاه کرد ؟ پس چگونه است که گروهی کمترین ادای حقّی که ذکر و یاد از آن بزرگوار است را از خود بروز نمی دهند و خود را سالک مسیر حق به حساب می آورند ؟
ومگر نه این است که امیر مومنان میفرماید : لا تَجعَلُوا عِلمَکُم جَهلاً وَ یَقِینَکُم شَکّاً ، اذا عَلِمتُم فاعلَمُوا وَ اذا تَیَقَّنتُم فَاَقدِمُوا : علم خود را نادانی و یقینِ خود را شک قرار ندهید ، هرگاه دانستید عمل کنید و هرزمان یقین پیدا نمودید اقدام کنید (کلمه قصار274 ).
پس چگونه است که در گفتارهایمان کمترین دفاعی از ولایتِ فقیه ننماییم و توجّهِ به آن را سیاسی کاری تلقّی نموده و به این بهانه سکوت نموده و کسانی که نگاهشان به ما میباشد را نیز همانگونه پرورش دهیم و حال آنکه میدانیم ، ولایتِ فقیه استمرار ولایتِ اهل بیت است و اگر سایه ی ولایت فقیه از سرِ ما برداشته شود همان ذلّت و خواریِ گذشته به سراغمان خواهد آمد .
دشمنیِ امروز و دیروزِ مستکبران با ولایتِ فقیه حکایت از تاثیر فراوانِ آن و برکاتِ بیشمارش دارد که آنها بدان امر پی برده اند و با تمام وجود در مقابلش چنگال تیز نموده اند و گروهی در داخلِ کشور که یا در جهالت بسر میبرند و یا در دام تقدّسِ بدونِ تعقّل گرفتارند و یا شکم پرستی و شهوترانی آنها را اسیر خود نموده است ، خواسته یا ناخواسته به دشمنان دین جراتی بیشتر میدهند و آنها را در توهّمِ پوچشان که خشکاندنِ این درختِ طیّبه است یاری میرسانند.
آنچه در چند ماهِ گذشته شاهد آن بوده ایم و هنوز ادامه دارد گوشه ای از آن تلاشهای پوچ در راستای ضربه زدن به امر ولایت و به دنبالِ آن زیر سوال بردنِ ارزشهای دینی همچون عاشورا وابرازِ اخلاص به ساحتِ اقدسِ اباعبد الله الحسین ( ع ) میباشد که شگفتا عدّه ای هنوز برچسبِ سیاسی بودن را زده و از ابراز تنفّر نسبت به عاملانِ آن خودداری میکنند ، مگر این چیزی جز شکِ نسبت به علم خود میباشد؟ و متاسفیم که برخی بزرگان در شهادتهای امامان معصوم همه را توصیه به عزاداریِ خیابانی مینمایند ولی توصیه ای به برائت از یاوه گویان و حرمت شکنان نمی نمایند ، آیا توجیهی برای آن وجود دارد ؟
بنابراین همگیِ ما خود را مُلزم به اطاعت از ولیّ فقیه نموده و دیگران را نیز به این مهمّ توصیه می نماییم و بر این باوریم که در سایه ی نگهبانی از ولایت فقیه آسیبی به مملکت و دین و ناموس ما نخواهد رسید و زندگیِ زیر چترِ ولایت را تمرینِ با امام عصر بودن و از او جدانشدن می دانیم که : فکَم مِن مُستَعجِلٍ بِما اِن اَدرَکَهُ وَدَّ اَنَّهُ لَم یُدرِکهُ : چه بسا کسی که برای رسیدن به چیزی شتاب می کند امّا وقتی به آن رسید دوست دارد که ای کاش آنرا نمی دید(خطبه 150 نهج البلاغه )
عن مولانا امیر المومنین فی نهج البلاغه : ... انّما یَجمعُ النّاسَ الرّضا و السُّخطُ و انّما عَقَرَ ناقهَ ثمودَ رَجلٌ واحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللهُ بِالعَذابِ لَمّا عَمُّوهُ بالرِّضا : ... خشنودی و خشم ، سبب جمع شدنِ مردم با یکدیگر خواهد شد ، چنانچه ناقه ی ثمود را یک نفر، دست و پا برید ولی عذاب الهی همه ی قوم ثمود را در برگرفت زیرا به کار آن شخص رضایت داشتند ( گروه کثیری ساکت بودند و بی تفاوت ) - ( خطبه ی 201 ) : .
آنچه در ذیل بدان پرداخته شده است مطالبی است که مطرح شدنش از سوی آشنایان به مسائلِ دین و آگاهانِ از وقایعِ جامعه لازم و ضروری است و در صورتِ بی توجّهی و بی تفاوتی و سکوت،هیچ عذری باقی نخواهد ماند و مسئولیتی سنگین را به دنبال خواهد داشت .
زمانی که در آن بسر می بریم ، زمانی بسیار حسّاس است که برخی از دینداران ، سکوت را پیشه ی خود نموده و در عمل ، دیگران را نیز بگونه ای به سمتِ آن سکوت ترغیب و تشویق می نمایند و شاید برای خود چنین توجیه می نمایند که راهشان راهِ احتیاط است ، در حالیکه گاهی این چنین سکوت هایی خلاف احتیاط میباشد و بگونه ای فریب دادنِ خود خواهد بود .
شگفتا که دم از رساله ی حقوقِ امام سجاد ( ع ) بزنیم و برای دیگران بیان نماییم ، لکن یا خودمان به حقوقی بسیار بزرگ بی توجه باشیم و یا بی خیالیِ برخی را به آن حقوق نادیده بگیریم . آیا امام سجّادی ( ع )که حتّی برایِ موذّن حقّی را مطرح مینماید ، برای کسانی که از همه چیز خود گذشتند و در سنین جوانی و نوجوانی ، پا در عرصه ی جهاد و دفاع از ناموس ودین وکشور نهادند و در خاک وخون غلطیدند ، حقّی را قائل نمی باشد ؟ پس چگونه است که برخی متدیّنان به هیچ عنوان یادی از شهدا نمی کنند و لااقلّ در گفتارخود ، برایشان علوّ درجات را از خداوند درخواست نمی نمایند ، مگر نه این است که اگر فداکاریِ آنها نمی بود ، خدا داند و بس که چه بر سرِ این مملکت و دین آمده بود ، عجبا که برخی یک مرتبه نیز به زیارتِ قبور آن جوانمردانِ شهید نرفته اند و نخواهند رفت !!!
آیا امام راحل عظیم الشان ( قدس سره ) بر گردن تک تکِ ما حقّی ندارد ، همو که با قیام و هدایتهایش به اذن خداوند و از خودگذشتگیِ ملّت ، نقطه نقطه ی این کشور را از لگدهایِ تحقیرآمیزِ دشمنان خدا همچون آمریکای پلید پاک نمود و دستِ تجاوزکاران را از این مملکت کوتاه کرد ؟ پس چگونه است که گروهی کمترین ادای حقّی که ذکر و یاد از آن بزرگوار است را از خود بروز نمی دهند و خود را سالک مسیر حق به حساب می آورند ؟
ومگر نه این است که امیر مومنان میفرماید : لا تَجعَلُوا عِلمَکُم جَهلاً وَ یَقِینَکُم شَکّاً ، اذا عَلِمتُم فاعلَمُوا وَ اذا تَیَقَّنتُم فَاَقدِمُوا : علم خود را نادانی و یقینِ خود را شک قرار ندهید ، هرگاه دانستید عمل کنید و هرزمان یقین پیدا نمودید اقدام کنید (کلمه قصار274 ).
پس چگونه است که در گفتارهایمان کمترین دفاعی از ولایتِ فقیه ننماییم و توجّهِ به آن را سیاسی کاری تلقّی نموده و به این بهانه سکوت نموده و کسانی که نگاهشان به ما میباشد را نیز همانگونه پرورش دهیم و حال آنکه میدانیم ، ولایتِ فقیه استمرار ولایتِ اهل بیت است و اگر سایه ی ولایت فقیه از سرِ ما برداشته شود همان ذلّت و خواریِ گذشته به سراغمان خواهد آمد .
دشمنیِ امروز و دیروزِ مستکبران با ولایتِ فقیه حکایت از تاثیر فراوانِ آن و برکاتِ بیشمارش دارد که آنها بدان امر پی برده اند و با تمام وجود در مقابلش چنگال تیز نموده اند و گروهی در داخلِ کشور که یا در جهالت بسر میبرند و یا در دام تقدّسِ بدونِ تعقّل گرفتارند و یا شکم پرستی و شهوترانی آنها را اسیر خود نموده است ، خواسته یا ناخواسته به دشمنان دین جراتی بیشتر میدهند و آنها را در توهّمِ پوچشان که خشکاندنِ این درختِ طیّبه است یاری میرسانند.
آنچه در چند ماهِ گذشته شاهد آن بوده ایم و هنوز ادامه دارد گوشه ای از آن تلاشهای پوچ در راستای ضربه زدن به امر ولایت و به دنبالِ آن زیر سوال بردنِ ارزشهای دینی همچون عاشورا وابرازِ اخلاص به ساحتِ اقدسِ اباعبد الله الحسین ( ع ) میباشد که شگفتا عدّه ای هنوز برچسبِ سیاسی بودن را زده و از ابراز تنفّر نسبت به عاملانِ آن خودداری میکنند ، مگر این چیزی جز شکِ نسبت به علم خود میباشد؟ و متاسفیم که برخی بزرگان در شهادتهای امامان معصوم همه را توصیه به عزاداریِ خیابانی مینمایند ولی توصیه ای به برائت از یاوه گویان و حرمت شکنان نمی نمایند ، آیا توجیهی برای آن وجود دارد ؟
بنابراین همگیِ ما خود را مُلزم به اطاعت از ولیّ فقیه نموده و دیگران را نیز به این مهمّ توصیه می نماییم و بر این باوریم که در سایه ی نگهبانی از ولایت فقیه آسیبی به مملکت و دین و ناموس ما نخواهد رسید و زندگیِ زیر چترِ ولایت را تمرینِ با امام عصر بودن و از او جدانشدن می دانیم که : فکَم مِن مُستَعجِلٍ بِما اِن اَدرَکَهُ وَدَّ اَنَّهُ لَم یُدرِکهُ : چه بسا کسی که برای رسیدن به چیزی شتاب می کند امّا وقتی به آن رسید دوست دارد که ای کاش آنرا نمی دید(خطبه 150 نهج البلاغه )